جریانهای مذهبی نوگرامتاثرازتحولات اندیشه هادرسطح جهانی هستند.برخلاف دین باوران سنتی که عادتا وازروی غریزه تاریخی ونه تامل وتعقل اجنبی ستیزهستند.
درزمانی که اندیشه چپ سوسیالیستی سکولاردرپی انقلاب اکتبروسپس تشکیل دولت شوروی واردوگاه سوسیالیستی ،دراوج بودهمه جریانهای دینی چه نواندیش وچه سنتی نسبت به ان حساسیت وواکنش نشان دادند.سنت گرایان بشدت علیه ان موضع گرفتندومبارزه بااندیشه چپ مارکسیستی رابه وظیفه اول خودتبدیل کردند.
جریانات نواندیش دینی درتقابل باچپ سکولاردوجریان فکری راسامان دادند.یکی ازان جریانهاسمتگیری لیبرال دموکراسی رابرگزیدوجریان دیگری به امیزه ای ازمذهب وسوسیالیسم روی اورد.ازدل گرایش دوم است که جریان مسلمانان سوسیالیست وبعدهاامثال مجاهدین خلق به وجودامدند.
دران زمان جهان دوقطبی همه جریانهای سیاسی راوادارمیکردکه یاسمتگیری چپ سوسیالیستی داشته باشندیاسمتگیری لیبرال دموکراسی.چپ های مذهبی بدودلیل گرایش چپ پیداکردند.یکی بخاطرتفسیرعدالت خواهانه ازاسلام که متاثرازجریان چپ جهانی بودودیگراحساس رقابت باچپ که سرشارازجاذبه بودوترس ازاینکه چپ سوسیالیستی بطورانحصاری نماینده عدالت خواهی نیروهای فرودست جامعه باشند.انهاازموضع رقابت ونه خصومت خودرارقیب چپ میدانستندومجبورشدندبرخی ازشعارهای عدالتخواهانه چپ رابه عاریت بگیرندکه اسلام موردادعایشان متهم به ناعدالتخواهی نشود.
بعدازانقلاب بخشی ازاین چپ های مذهبی واردساختارقدرت شدندوحتی مفاهیمی ازچپ راهم واردقانون اساسی کردند.طبق توضیح درستی که متن مقاله بیان کرده است،پس ازجنگ وشکل گیری سمتگیری لیبرال دردوره سازندگی وبویژه پس ازفوت اقای خمینی ورهبری اقای خامنه ای گرایش راست حاکم شدوبتدریج اخراج همه جریانهای چپ سوسیالیستی وچپ مذهبی سرکوب ومهارشده وازساختارقدرت به حاشیه رانده شدند.
شکست سوسیالیسم عملا موجودوشکل گیری وحاکمیت جریان راست درجمهوری اسلامی چپ های مذهبی احساس تنهاماندگی وبی سرپناهی میکنندوبخش عمده انها بسوی لیبرال دموکراسی چرخش کرده اندولی هنوزنیروهایی ازانها به ارمانهای عدالتخواهانه چپ خودوفادارمانده اند.اینکه انهابتوانندبه نیروی تاثیرگذاری تبدیل بشوندیانه بستگی به رشدمجددوخیزش دوباره چپ درسطح جهانی وملی دارد.وگرنه بنظرنمیرسدبه تنهایی بتوانندبعنوان یک گرایش چپ اسلامی قدعلم کنند.